امروز می‌خواهیم درباره قیمت‌گذاری دستوری با شما صحبت کنیم.مفهوم قیمت در اقتصاد به شیوه آزاد تعریف شده است.یعنی قیمت در بازار‌ها فقط از طریق عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.برای مثال فرض کنید شما تولید کننده پنیر هستید، اگر شما تنها تولید کننده پنیر باشید در بازار، به دلیل انحصاری که در اختیار شماست می‌توانید هر قیمتی که می‌خواهید برای آن تعیین کنید، این به مصرف کننده مربوط است که قیمت پیشنهادی شما برای او صرف می‌کند یا خیر.مادامی که قیمت پیشنهادی شما بر اساس نیاز مصرف کننده توجیه داشته باشد، او از شما خرید می‌کند.حال اگر شخص دیگری پیدا شود که مشابه پنیر شما را تولید کند و قیمت کمتری پیشنهاد دهد طبیعتا کسی راغب به خرید محصول شما نخواهد بود.عواملی مانند انحصار تولید،کیفیت تولید، ظرفیت تولید، حجم تقاضا بازار، تعداد رقیبان، میزان اضطراری بودن کالا مورد نظر (مثلا دارو) و… بر تعیین قیمت کالا در بازار موثر است.
در بحث قیمت‌گذاری دستوری، هیچگاه این سیاست به نفع تولیدکننده و مصرف کننده نخواهد بود.مثلا اگر قیمت سیمان با دستور دولت هر کیسه 21 هزار تومان تعیین شود و برای تولید کننده صرفه اقتصادی نداشته باشد، شرکت‌های خصوصی تمایل به تولید نخواهند داشت،در نتیجه عرضه سیمان در بازار کم می‌شود و تقاضا ثابت می‌ماند،حجم عرضه سیمان دولتی هم کفاف تقاضا بازار را نمی‌دهد، پس دوباره قیمت سیمان آزاد به دلیل کمبود در بازار رشد می‌کند.یا اگر برای تولید کننده کمی صرفه داشته باشد ولی در کشور همسایه هر بسته سیمان 33 هزار تومان معامله شود، کالا از دولت خریداری می‌شود و توسط خریدار خرد به کشور همسایه قاچاق خواهد شد،زیرا می‌تواند بدون هیچ زحمتی یک سود شیرین 50 درصدی بدست آورد بدون کوچک‌ترین مالیات یا زحمت اضافه‌ای!!
سالهاست که قیمت خودرو در بازار دستوری تعیین می‌شود، آیا قیمت خودرو داخلی در بازار آزاد با تولید کارخانه برابر شده است؟
پس سیاست قیمت‌گذاری دستوری فقط ایجاد رانتی است برای عده‌ای دلالان که می‌توانند بدون هیچ زحمتی سودی دلچسب بدست آورند.این یعنی دولت پاداش را به روش نامناسب و به افراد نامناسب پیشنهاد میدهد و دودش فقط در چشم تولیدکننده یا سهامدار خرد خواهد رفت.حال آنکه همین پاداش اگر به صورت تسهیلات با بهره کم به تولیدکننده داده شود خود به خود حجم تولید افزایش یافته و میتواند قیمت را کاهش دهد.